هی

کافه چی

میزهایت راتک نفره کن

نمی بینی همه تنهاییم...

سرسوزنی اگر منو میخواست

زمین وزمان رابه هم میدوختم...

گاهی برای کشیدن فریاد

هزاران پیکاسو هم کافی نیست.....

همین سه کلمه برای وصف حالم کافیست..

لبخندم درد میکند!!!!!!

دلتنگی یعنی:

رو به روی دریا نشسته باشی

اما....

خاطرات یک خیابان خفه ات کند...

هرچقدر هم ضعیف باشی

میتوانی گاهی اوقات تکیه گاه باشی

خیلی نامردیه عشقت بهت بگه:

باهم باشیم ولی وابستگی بینمون نباشه

اونی که رفت اگه برگرده  از دوست داشتن نیست

واسه اینه که....

بهترشو پیدا نکرده!!!!

**********

بیچاره آسمان >>>

دلش به خورشیدی خوش است

که....

هر روز دورش میزند!!!!

مرگ چگونه است؟؟؟

با رفتن تو خیلی فرق دارد؟؟؟

مرگ چگونه است؟؟؟

با رفتن تو خیلی فرق دارد؟؟؟

اشتباه نکن من زمان خوشیات باهات نبودم

بلکه چون با من بودی خوش بودی..

خداخیردهداین کفش  های بند دار را

که رفتنت را دقیقه ای به تاخیر می اندازد..

یک طرفه بودن همه چیزرانابود میکند

ازخیابانش گرفته تا رابطه اش..

بمان

انهاکه رفتنشان راطاقت اوردم

تونبودی..

شنيدید که ميگن:

اونی که گریه می کنه ، یه درد داره، اما اونی که ميخنده هزار تا !

من ميگم:

اونی که ميخنده هزار تا درد داره

ولی اونی که گریه ميکنه...

به هزار تا از دردهاش خندیده؛

اما جلوی یکيشون بدجوری کـــــــــــم آورده..

آدم‌هایی‌ که شما را ترک می‌‌کنند
غریبه‌هایی‌ هستند که یک روز با شما آشنا میشوند
با افکارِ شما
با حرف‌های شما
با دست‌های شما
با رویا‌های شما
با تک‌ تک‌ لحظه‌های شما
یک روز ناگهان حوصله‌شان سر میرود
دلشان را
و دست‌ها‌شان را
و حرف‌هایشان را
و خوابشان را
پس میگیریند
و غریبه‌هایی‌ میشوند
با خاطراتی که پر می‌‌کنند
افکارتان را
دست‌هایتان را
خواب‌هایتان را
رویا ها
و تک تک‌ لحظه‌هایتان را
یک روز ناگهان حوصله ی شما سر میرود

غریبه‌ای میشوید که خودش را ترک می‌کند

تا كه بوديم ونبوديم كسي

كشت مارو غم بي همنفسي

تا كه رفتيم همه يار شدند

خفته ايم و همه بيدار شدند

قدر آيينه بدانيم چو هست

نه در آن وقت كه اقبال شكست

ﮐﺎﺷــــــ ﻣﯽ ﺷـــﺪ

زندگی را هم عوضــــ کــــرد

ﻣﺜﻞ »

ﭼﺎﯾﯽ «

وقتی که ســــــرد می شود

**********

تازگيا مد شده ميگن:

عشقت رو ول کن اگه برگشت مال خودته،اگه برنگشت از اول مال تو نبوده

اخه ﻟﻌﻨﺘﯽ مگه کفتربازیه

موهایش سفيد  شده بود

کودکی که یواشکی دفتر خاطراتم را خوانده بود

***********

چـــه درد بـدی ســـت

بــزرگـــــ شــدن دردهایتـــــ،

قــبــل از خــودتـــــــ

************

دلتنگم …همين !و اين نياز به هيچ زبان شاعرانه ای ندارد …

سر سبز دل از شاخه بریدم، تو چه کردی؟
افتادم و بر خاک رسیدم، تو چه کردی؟

من شور و شر موج و تو سر سختی ساحل
روزی که به سوی تو دویدم، تو چه کردی؟

هر کس به تو از شوق فرستاد پیامی
من قاصد خود بودم و دیدم تو چه کردی

مغرور، ولی دست به دامان رقیبان
رسوا شدم و طعنه شنیدم، تو چه کردی؟

«تنهایی و رسوایی»، «بی مهری و آزار»
ای عشق، ببین من چه کشیدم تو چه کردی

حوصله ام برفی ست..

بایک عالمه قندیل دلتنگی..

ازگوشه ی دلم آویزان..

...آهای کا فی ست کمی ها کنيد...

تا که آب شوم

زندگی چون گل سرخ است

پر از عطر ...پر از خار ...پر از برگ لطيف...

یادمان باشد اگر گل چيدیم

عطر و برگ و گل و خار همه همسایه دیوار به دیوار همن

***************

حكايت رفاقت من با تو ..... حكايت قهوه ايست كه امروز به ياد تو تلخ تلخ نوشيدم...... كه با هر جرعه بسيار انديشيدم...... كه اين طعم را دوست دارم يا نه......؟ و انقدر گير كردم بين دوست داشتن و نداشتن....... فهميدم باز هم قهوه مي خواهم.......ﺣﺘﻲ ﺗﻠﺦ ﺗﻠﺦ

************

عشقمان يک زد و خورد ساده بود ......

تو جا زدی .....من جا خوردم.

***********

دلت را خوش نكــــــن به اين "دوستت دارم"ها !! تمـــــامشان تاريخ مصــــــرف دارند

***********

اين جا جايی ست که پشت هر دوستت دارم نوشته شده: ساخت چين.....

************

برای دوباره آمدنش دعا نکن . . .شايد وقتی آمد . . .همانی نباشد که رفته بود ...

**********

رفيق خوب مثـل کفـش مـی مونـه !خيلی سـخت بود وقتی وسـطای راه فهميدم کفش پام نيست....

***********

درد دارد: “امروز حرفی برای گفتن نداشته باشی... ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ. ﺗﺎ “دیروز ”تمام حرف هایت را فقط به او می گفتی ....

***********

نوشته هایم را میخوانی و میگویی چه زیبا !!!

راستی

مگر درد های آدم ها زیبایی دارد ؟

***********

گاهی کمی بخاطر من

تحمل کن

رفتن که از همه بر می آید . . .

مــی دانـــی اگـــر هنوز هم ﺗﻮرا آرزو ﻣﯽ ﮐﻨﻢ برای ِبـی آرزو بودن ﻣﻦ نيستـــ !! شــايـــــدآرزويــی زيبـــاتــر از ﺗـــ ــــﻮ ســراغ ندارم

**************

هرگز چشمانت را براي كسي كه معني چشم هايت را نمي فهمد گريان نكن. .

**********

غربت را نباید در الفبای شهرغربت جستجو کرد

همین که عزیزت نگاهش را به دیگری فروخت

                           غریبی.

◄►בلتنگتـــ ڪـﮧ مے شوم